چادر؛ چرا رنگ مشکی؟

پي نوشت ها:
1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسايل الشيعه، دار التراث العربي، بيروت، 1391 ق. ج 3، ص 386.
2. الملاحم و الفتن، سيد بن طاووس، ترجمه محمد جواد نجفي، چاپ نجف. ص 57.
3. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسايل الشيعه، دار التراث العربي، بيروت، 1391 ق، ج 8، ص 382.
4. سياه پوشي در سوگ ائمه نور(ع)، ريشههاى تاريخى و مبانى فقهى، علي ابوالحسني، چاپ مولف، ص75.
نویسنده: مصطفی سلیمانی
پاسخ:
همان طور كه بقيه واجبات داراي مراتب مختلفي ميباشند، حجاب نيز داراي مراتب خوب، متوسط و خوبتر است. چادر حجاب برتر بانوان محسوب ميگردد. زيرا با چادر حجم بدن زن محفوظ مي ماند. طبيعي است در اين صورت اين حجاب برتر است. فلسفه چادر پوشيدن تنها مصونيت نيست، بلكه علاوه بر آن رعايت تقوا و اطمينان از انجام وظيفه است.
- چرا چادر مشكي؟
از سالها قبل، در واقع از وقتي موضوع حجاب زن به صورت جدي در دنيا مطرح شد، مخالفين حجاب، سعي ميكردند حجاب را با موضوع رنگ آن طرد كنند. براي موافقين هم رفته رفته اين شبهه قوت گرفت كه «چرا رنگ مشكي؟»
همانطور كه بيان كرديد، معمولاً مشكي رنگ افسردگي، عزا و اندوه و غم است. افسردگي به عنوان يك بيماري، عزا به مفهوم يك سنت، و غم و اندوه هم به معني يك فرآيند زمينهساز، براي تخليه هيجان. همه اين موارد هم درست و هم غلط است. درست است از اين جهت كه رنگ مشكي به عنوان نمادي براي همه اين موارد است و به اينها كمك ميكند، اما محدود به اين مفاهيم نيست. در واقع نميشود تنها اين مفاهيم را از رنگ مشكي برداشت كرد.
- خصوصيت رنگ سياه:
رنگ تيره موجب استتار و مخفي شدن اشياء و مانع از ديدن آنهاست. چشم در تاريكي جايي را نميبيند و پارچه يا پرده سياه مايه مخفي شدن اشيايي است كه در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفيف مسلمان، رنگ لباسهاي ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسري ـ را از رنگهاي تيره برگزيدهاند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشيدهتر باشد و بدين وسيله «گوهر عفاف» خود را محفوظتر بدارند و استفاده از رنگهاي شاد و مهيّج و هرگونه مجلسآرايي را به خلوت خانه و در جمع محارم خويش اختصاص ميدهند.
در روانشناسي رنگها، همان گونه كه نوع رنگ در ايجاد گرسنگي، سيري، خشم و آرامش تأثير مستقيم دارد، در شعلهور شدن غرايز جنسي نيز دخالت مستقيم دارد. رنگ سياه باعث كاهش شهوت است؛ چنان كه امام صادق عليهالسلام در اين زمينه خطاب به «حنّان بن سُدَير» كه نعلين سياه پوشيده بود، فرمودند: «آيا نميداني رنگ سياه مايه تقليل شهوت است».(1)
-نگاه مثبت به رنگ مشكي:
از طرف ديگر رنگ سياه، رنگ تشخص و هيبت است و در ميان رنگها ابهت بيشتري دارد. در ريشهيابي لغات، رنگ سياه در عربي به نام اسود است و به معني آقايي، برتري و سيادت است. خانه كعبه با آن پرده سياه و تيرهاي كه دارد، پر از شكوه و ابهت و جذبه است. در رواياتي كه برخي علائم و نشانههاي ظهور حضرت مهدي (عج) را بيان ميكنند، ميخوانيم كه آن حضرت(عج) با بيرق رسول خدا خروج ميكند كه از پارچه مخمل سياه و چهارگوش بوده و در آن صلابت است. (2)
رنگ مشكي در يك نگاه ديگر رنگ وقار و اقتدار و از رنگهاي صامت است كه نگاه را سريع به سمت خود جذب نميكند. از هنگام نزول آيه جلباب، زنان با پوشش تيره در جامعه حضور مييافتند و رسول اكرم(ص) نيز آنها را نهي نميكرد و اين نهي نكردن رسول خدا(ص) خود بيانگر مقبوليت اين عمل است؛ چنان كه در روايتي از امام صادق(ع)آمده است كه فرمودند:«لباس سياه مكروه است مگر در خَف، عمامه و عبا» (3) و خف نوعي كفش چرمي است.
اين، نشان دهنده آن است كه استفاده معقول از رنگ سياه، نه تنها مكروه نيست، بلكه پسنديده و مورد قبول خدا، رسول(ص) و ائمه ـ عليهم السّلام ـ ميباشد. البته رنگ سياه به عنوان زمينه و متن زندگي، هرگز پسنديده نيست و اسلام نيز آن را قبول نميكند و در برابر آن، رنگهاي باز و روشن و فرح بخش را توصيه ميكند، امّا از اين كه اين رنگ در حاشيه متن اصلي و دائمي زندگي به كار رود، مانع نميشود؛ بلكه بعضاً ترغيب هم ميكند.
اصرار و تشويق پيامبر اكرم(ص) بر پوشيدن لباس سفيد و توصيه امام صادق(ع) به «حنّان بن سُدير» به پوشيدن نعلين زرد(4) و ديگر تشويقها و دستورات پيامبر اكرم(ص) و ائمه عليهم السّلام بيانگر اين است كه استفاده از رنگهاي مختلف ـ اعم از تيره و روشن ـ صبغۀ مذهبي دارد.
-استفاده از رنگ ها در اسلام:
اسلام در خصوص رنگ دو دستهبندي، يكي براي حضور اجتماعي، و ديگري حضور در خلوت محارم دارد. رنگ اول اسلام در خلوت، سفيد است و براي آن دلايل متعددي بيان ميشود. سفيد، نماد پاكي، شادي و آرامش است. براي مثال، در آداب يك مسلمان شيعي هست كه وقتي به زيارت يك امام ميروي، لباس نو، سفيد رنگ بخر يا در اعياد ذكر ميشود كه لباس نو سفيد به تن كنيد، شايد كه با تاكيد بر اين فرآيند كه پاكي بيرون به پاكي درون هم منتقل بشود. اما در عرصه فعاليتهاي اجتماعي، رنگ اول اسلام به عنوان «پوشش نهايي» رنگ سياه است. بنابراين وقتي قرار است حضور اجتماعي مقتدرانه و رسمي باشد، رنگ مشكي را انتخاب ميكند. اين رنگ نوعي اقتدار و «دورباش» را به مخاطب القا ميكند. گاهي نوع پوشش ما به ديگران اين اجازه را ميدهد كه حريم خصوصيمان را بشكنند. يعني رنگ انتخابي ما به قدري دورباش كمي دارد، كه احتمال دارد ديگران به اين حريم وارد شوند.
- نكتۀ پاياني: يكي از ايرادات ما در مباحث فرهنگ ديني اين است كه برخي موادي را كه مشروط است، مطلق ميكنيم و دچار خطا ميشويم. يا گاهي موارد مطلق را مشروط ميكنيم. مثلاً بارها شنيدهايد وضو گرفتن با آب گرم مكروه است. اين را شرح ميدهند كه آب سرد نشاط ميآورد و يا... بله، اين موارد صحيح است، اما در متن دين ما آمده كه وضو با آبي كه با نور خورشيد گرم شود، مكروه است. به عبارت ديگر در ابتدا بايد بدانيم دين چه گفته و بعد براي آن تحليل علمي بياوريم. اينها خطاهاي فرهنگي- ديني جامعه عاميانه ماست كه گاهي به خواص هم كشيده ميشود.